موسیقی درونی: صدای «آ» در همه غزل و در امتداد افقی و عمودی همهی بیتها شنیده میشود. این نوع واجآرایی که در کل غزل دیده میشود، هماهنگی درونی صوتها را سامان میبخشد.
۱-۱٫ نوع غزل:
غزلی عرفانیست که با ارتباط عمودی ابیات و معانی همراه است و موضوع آن مشکلاتیست که در راه سلوک برای مرید پیش میآید، با آن که مرید در آغاز میپندارد که راهی ساده و آسان را در پیش گرفته است، امّا در عمل درمییابد که سلوک دشواریهای فراوان دارد و به سادگی به فیض و کشف و کرامتی دست نمییابد و برای او حتّی لحظهای «حال» با رنج بسیار، همراه است.
حافظ خودکامگی و عدم پیروی کامل، از دستورهای مرشد را دلیل نامرادی و رسوایی مریدان میداند و توصیه میکند که مرید، سخن و راهنماییهای مراد را با گوش جان بشنود و به کار بندد تا به «حضور» دست یابد و چون بدین توفیق دست یافت، از دنیا و مافیها، بگذرد.
۲-۱٫ ویژگیهای غزل:
۱٫ اگرچه به لحاظ ترتیب الفبایی، این غزل نباید در آغاز دیوان حافظ بیاید امّا در همه چاپها، اوّلین غزل دیوان حافظ است.
۲٫ بیت اوّل و آخر غزل «ملمّع» است امّا در بیت اوّل، مصراع نخست عربیست و در بیت آخر، مصراع دوم. غزل دارای ابیات الحاقی نیست ولی بیت دوم دارای گونههای مختلف ضبط است و بیت اوّل نیز هیچ نسخه بدل و تفاوتی در واژهها و ضبط ندارد. در غزل موسیقی کلمات و همنوایی آنها، در اکثر بیتها دیده میشود.
۳٫ علاّمه قزوینی در مورد مصراع اوّل بیت نخست انتساب این بیت را به یزید رد کرده و نوشتهاند که: «احتمال میدهم که دو بیت منسوب به یزید؛
اناالمسموم ما عندی بتریاق و لاراقی
ادرکأساً و ناولها الا یا ایّهاالسّاقی
از روی غزل ملمّع سعدی در بدایع ساخته شده و سازنده آن از همه حیث از آن غزل ملهم شده است» غزل سعدی چنین است:
قم املاء و اسقنی کاساً ودع ما فیه مسموماً
مریضالعشق لایبری و لا یشکو الیالرّاقی
۲٫ واژههای غزل ۱:
بیت ۱: اِلا: هان – ایّهاالسّاقی: ای ساقی، ای میگسار: ساقی، در اصل نوشاننده آب است ولی بعد به نوشاننده و دهنده شراب گفته شده است و در اصطلاح به چهار معنی به کار رفته است: ۱٫ حقتعالی ۲٫ مرشد کامل ( حضرت محمد«ص») ۳٫ شیخ و مرشد و پیر ۴٫ معشوق – ادر: به گردش درآور، بگردان – کأس: جام شراب، ساغر – ناولها: آن را بده، آن را برسان – که: زیرا که – عشق: کار عشق – نمود: به نظر رسید – افتاد مشکلها: مشکلات فراوان پدید آمد.
بیت ۲: بهبوی: به هوای، در آرزوی – نافهگشودن: بوی نافه را به مشام رسانیدن، کیسه مشک را گشودن – نافه: کیسهایست در ناف آهوی ختنی که از منافذ آن، مادهای بسیار خوشبو و سیاه به بیرون میتراود به نام مشک که در ادب ما برای هر چیز خوشبو و سیاه، معمولاً برای زلف و خال، تصویر قرار میگیرد و گاهی کنایه از بوی شراب است. در اینجا موی گرهدار و سیاه معشوق که به وسیله باد صبا گشوده میشود و بوی خوش آن به مشام عاشق میرسد، به مشک تشبیه شده است. – صبا: باد صبح، باد شمال که خنک و ملایم است – طرّه: دستهای از موی سر که در پیشانی افتاده باشد، مویی که از قفا بندند، مطلق زلف – تاب: چین و شکن – ز تابزلفیا جعد مشکینش: از دست پیچ و تاب بسیار زلف خوشبوی مشک مانند او، به سبب پیچها و تابهای فراوان که در حلقههای زلف او وجود دارد – جعد: موی حلقهحلقه و گرهدار و پرپیچ و خم، پیچیدگی و چیندار بودن زلف – چهخون: چه بسیار خونها، خونهای فراوان، چه: مبیّن معنی کثرت است – خونافتادندر دل: رنج کشیدن، تحمل ناراحتی کردن.
بیت ۳: بهمی: به وسیله می، با شراب – سجّاده ] اترا [ : جانمازت را – گرتپیر مغانگوید: اگر پیر و مرشد تو به تو فرمان دهد یا توصیه کند – پیر مغان: مرشد، پیشکسوت آتشپرستان، آزادهای می فروش که محبوب حافظ است، مرشد و رهبر – مغان: زردشتیان و آتشپرستان – سالک: رهرو حق، گامزن طریقت، هم به معنی مراد است و هم مرید و در اینجا هر دو معنی مناسب است – منزل: مرحلهای از مراحل سلوک – راهو رسممنزلها: آیین و شیوه رفتار و سلوک در هر مرحلهای از مراحل سلوک.
بیت ۵: هایل: ترسآور، هولانگیز – کجا دانند: هرگز نمیدانند – سبکبارانساحلها: آسودگان ساحلنشین (کسانی که در دریا نیستند، کسانی که عاشق نیستند)، شاید به این بیت سعدی نظر داشته است:
دنیا مثال بحر عمیقیست پرنهنگ آسوده عارفان که گرفتند ساحلی
بیت ۶: همهکارم: همهی کارهایم، همه امور مربوط به من – خودکامی: خودکامگی، خودرأیی و خودسری و خودخواهی – نهانکیماند: هرگز پنهان نمیماند، هرگز قابل پنهان کردن نیست – محفلساختن: مجلس ساختن، موضوعی را بحث اصلی مجلس قرار دادن.
بیت ۷: حضور: شهود. رسیدن دل به حق، غیبت از خلق و پشت پا زدن به جهان مادّی، حالتی که سالک در پیشگاه حق است – غایب شدن: غیبت از حق و غفلت از او.
یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشم شاید که نگاهی کند، آگاه نباشم
متی: هرگاه – ماتلق: که رسیدی، دیدار کردی – منتهوی: کسی را که دوست داری – دعالدّنیا و…: دنیا را رها کن و واگذار.
۳٫ معنی بیتهای غزل:
بیت ۱: هان ای ساقی، جام شراب را در گردش آور و به ما بده که کار عشق ما که در آغاز آسان به نظر میرسید، اینک با مشکل بسیار روبهرو شده است (حافظ در همین زمینه سروده است:
تحصیل عشق و رندی، آسان نمود اول آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل
بیت ۲: ] از نمونههای مشکلات عشق آن است که [ در آرزوی آن که باد صبا از زلف یار گرهگشایی کند و بوی خوش آن را به مشام ما برساند، به سبب پیچ و خم زلف پرتاب و مجعد او، (که باد صبا به راحتی نمیتواند از آن بگذرد و بوی آن را به مشام برساند) خون بسیار در دل ما میافتد. (رنج بسیار میبریم و فیضی نمییابیم و فتوحی حاصل نمیشود) [ .
بیت ۳: ] یکی دیگر از مسایل مهم عشق و سلوک آن است که مرید باید فرمانبردار کامل مراد و مرشد خویش باشد [ اگر مراد به تو (: مرید) بگوید که جانماز خود را ] که باید همیشه پاک و طاهر باشد [ در می طاهر کن و شستشو بده، این کار را ] که بسیار دشوار و ناهموار به نظر میرسد [ انجام بده، زیرا مراد تو بخوبی راه و رسم مراحل سلوک را میداند. ] اگر سالک را به معنی مرید بگیریم آنگاه معنی مصراع دوم چنین خواهد شد که مرید نباید از راه و رسم سلوک بیخبر باشد [ .
بیت ۴: چگونه میتوانم (: هرگز نمیتوانم) در کوی معشوق قرار و آرامش داشته باشم. (: هیچ آرامش و امنیتی در کوی معشوق برایم وجود ندارد) وقتی که زنگهای کاروان (حرکت کاروان را از کوی معشوق اعلام میدارند) و پیوسته فریاد میزنند که ای کاروانیان بار سفر بربندید و آماده حرکت و عزیمت و کوچ از آن منزل باشید.
بیت ۵: هرگز آسودگانی که در ساحل خفتهاند حال مرا که در شبی تاریک، در میان گردابی بیمانگیز و موجهایی هراسآور (تصویری از بیقراریهای عشق) گرفتارم، نمیدانند (تنها بلادیدگانی چون من این حالت را درمییابند) که هرگز این حال با حالت آسودگان ساحلنشین، همانند نیست.
بیت ۶: اگر دیدار یار را میخواهی، حتّی یک لحظه از او غافل مباش و اگر به آنکه دوستش میداری رسیدی، دنیا و متعلقات آن را رها کن و معشوق را دریاب.
۴٫ منابع مطالعه غزل ۱:
۱٫ شرح سودی بر حافظ، ترجمهی عصمت ستار زاده (چهار جلد)، انتشارات زرین و نگاه، چاپ ششم، تهران، ۱۳۶۶٫
۲٫ حافظنامه، بهاءالدین خرمشاهی ، جلد اوّل و دوم، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۶٫
۳٫ کلک خیالانگیز، دکتر پرویز اهور، دو جلد، زوار، تهران، ۱۳۶۳٫
۴٫ شرح غزلهای حافظ، مرحوم دکتر حسینعلی هروی، سه جلد، نشر نو، تهران، ۱۳۶۷٫
۵٫ فرهنگ اشعار حافظ، شادروان احمدعلی رجایی، علمی، تهران، ۱۳۶۴٫
۶٫ دیگرسانیها در غزلهای حافظ، دکتر سلیم نیساری، سروش، تهران، ۱۳۷۳٫
۷٫ از کوچه رندان، شادروان دکتر عبدالحسین زرینکوب، امیرکبیر، تهران، ۱۳۵۴٫
۸٫ گلگشت، دکتر امین ریاحی، ص ۲۸۰-۲۷۹٫
15 Comments
تشکر
بسیار عالی بود
با سلام، در تفسیر ابیات، بیت شماره ۶ حذف شده است و تفسیر بیت شماره ۷ به جای آن آمده است. با تشکر از مطالب مفید مطروحه در سایت.
خیلی عالی ممنون و سپاسگزار
مطلب خوبی بود
درود و سپاس بی کران
واقعا عالی بود
خیلی لذت بردم شمرده و مفهوم …. بسیار عالی
سلام ببخشید جای بیت ۳ و ۴ برعکس است، مرسی
سلام
دوستی گفت در عرب سه حرف ندا پشت سر هم(الا و یا و
ایها ) ملاحت ندارد و این نشاندهنده غیر عرب بودن سراینده آن است.این نظر صحیح است؟
من تازه شروع کردم به خواندن دیوان حافظ و برایم بسیار جذاب بود ممنون
به نظر من،بیت دوم که در مورد پیچ و خم زلف یار سخن گفتند،شاید کنایه از زندگی پر پیچ و خم باشد که بوی خوشی دارد اما خون دل بسیار باید خورد….
عالی، کامل و جامع :))))
سلام بر شما عزیز. خدا قوت. خیلی خوب بود. سپاسگزارم.
عالی بود ☺️ ممنون 🌹🌹🌹
سلام و عرض احترام به مسئولین محترم، بنده ارایه این بیت رو میخواستم ولی نبود، ممنون میشم ارایه هم بزارین