برخی، بهدرستی، از مبهم بودن نوشتهها شکایت میکنند. اما برخی اصولا نمیدانند که گاه نویسنده میخواهد مبهم بنویسد. مثلا، ایراد میکنند که عبارت «اقدام شود» روی برخی از نامهها یا پروندههای اداری گنگ است و باید بهوضوح گفته شود که چه کسی باید اقدام کند و چگونه. به نظر نمیرسد که نوشتن این نوع عبارات بیدلیل بوده باشد. در اینجا، نویسنده برای اینکه خود را درگیر ماجرا نکند این عبارت را به کار میگیرد، چرا که هر نوع دستور صریح ممکن است برایش مسئولیتآور باشد. از طرف دیگر، ممکن است نداند که چه نوع اقدامی باید بشود. به هر حال، این یکی از ظرفیتهای زبان است که در صورت لزوم، بتواند مبهم بماند. جونا چنل کتابی نوشته است به نام زبان مبهم (۱۹۹۴) که درآن ظرفیتهای زبان انگلیسی برای مبهم بودن شرح داده شده است. مشخصات کتاب چنین است:
Joanna Channell, Vague Language, Oxford, 1994.
بیرون آوردن جمله از وضعیت ابهام وظیفه ویراستار است، اما ویراستار باید پوشیدهگویی و ابهام عمدی را بشناسد و آن را تغییر ندهد.