در زبان فارسی وقتی فاعل در جمله ذکر شده باشد، فعل را به صورت مجهول به کار نمیبرند؛ برای مثال:
نادرست: روباه توسط محمدحسین در باغ دیده شد.
روباه توسط کسی در باغ دیده شد.
درست: محمدحسین روباه را در باغ دیده است/ روباه را محمدحسین …
کسی روباه را در باغ دیده است/ روباه را کسی …
بهتر است تا حد امکان در بین اجزای فعل مرکب فاصله نیفتد و ترتیب سایر واحدهای دستوری جمله نیز حفظ شود؛ مانند:
نادرست: مجید مدتی کار در این اداره کرد.
قبولی شما بستگی به درس خواندنتان دارد.
درست: مجید مدتی در این اداره کار کرده است.
قبولی شما به درس خواندنتان بستگی دارد.
ضمایر شخصی را نباید برای غیرجانداران به کار برد؛ مثلا به جای ضمیر «او» در جمله «هر کسی در زندگی هدفی دارد و برای رسیدن به او میکوشد» باید ضمیر «آن» به کار رود و گفته شود:
هر کسی در زندگی هدفی دارد و برای رسیدن به آن میکوشد.
از به کار بردن کلمههای مترادف غیر ضروری و یا عبارتهای حشوگونهای که معنای خاصی را نمیرسانند، تا حد امکان پرهیز شود.
تا جایی که برای بیان مفهومی، کلمه یا فعل بسیط وجود دارد، بهتر است از عبارت یا فعل، یا کلمههای مرکب استفاده نشود.
لازم است در نوشتن متون علمی، اصل یکدستی و هماهنگی رعایت شود و از به کاربردن واژههایی که فقط به حوزه شعر و ادب تعلق دارند، یا از کلمههای عامیانه، یا از لغات مهجور و دشوار خودداری شود؛ همچنین از به کاربردن کلمهها یا عبارتهای ایهامدار جز در موارد ضروری خودداری شود.
به تطابق فعل و فاعل و هماهنگی زمان افعال (در جاهایی که ضرورت دارد)، توجه شود.
بار معنایی ارزشی و اجتماعی و عاطفی کلمهها و حوزه کاربرد آنها هیچگاه نباید از نظر دور بماند.
به اینکه چه کلمهها و چه حرفهایی میتوانند با هم به کار روند و همنشینی حرفها و کلمهها به حسب مورد در کنار یکدیگر چه تغییری در معنایشان میدهد، توجه شود.
از به کار بردن جملههای مرکب طولانی جدا پرهیز شود و تا حد امکان با تقسیم مفاهیم چنین جملههایی به بخشهای جزئی، میتوان آنها را به چند جمله مستقل کوتاه تبدیل کرد یا با حذف عبارتهای توضیحدهنده فرعی، یا تبدیل جملههای فرعی به عبارتهای کوتاه، از طول جمله کاست؛ بهگونهای که وقتی خواننده جمله را میخواند، رابطه کلمهها و اجزای جمله را با هم گم نکند، یا برای فهمیدن جمله، ناچار نشود دوباره آن را بخواند.
سعی شود جملهها و سخنان آغاز و پایان مطلب هر قسمتی تا جایی که ممکن است زیبا و متناسب باشد و در مطالب زیر هر عنوان، اصل وحدت موضوع و تقسیم مطلب به زیرمجموعههای «مرتبط منطقی» رعایت شده باشد.
در زبان فارسی از نظر دستوری کلمه مذکر و مونث وجود ندارد، بنابراین آوردن صفت مونث برای موصوف مونث – به شیوه زبان عربی – بهخصوص در مواردی که موصوف، کلمه فارسی است یا مونث نیست، نادرست است؛ مانند:
نادرست: والده محترمه، امور جاریه، خواهر مکرمه، نامه مورخه
درست: والده/ مادر محترم، امور جاری، خواهر مکرم، نامه مورخ/ تاریخ
گفتنی است که به کار بردن ترکیبهای مونث رایج در فارسی که از به کار بردن آنها گریزی نیست، به همان صورت اشکالی ندارد؛ مانند:
وزارت امور خارجه، قوه مقننه، مدینه منوره
دکتر غلامحسین غلامحسینزاده، راهنمای ویرایش، صص ۱۳۱-۱۳۳