کاربرد افعال وصفی (وجه وصفی)
فعل در زبان فارسی به دو صورت وصفی و صرفی به کار میرود. فعل صرفی دارای زمان و شخص است؛ ولی فعل وصفی بدون زمان و شخص است؛ یعنی برای همه زمانها و همه اشخاص به یک وجه به کار میرود:
فعل صرفی از «رفتن»:
رفتم (گذشته اول شخص مفرد)، رفته بودی (گذشته دوم شخص مفرد)
میرویم (مضارع دوم شخص جمع)
فعل وصفی از «رفتن»:
تو دیروز رفته تو امروز رفته تو فردا رفته
آنها دیروز رفته آنها امروز رفته آنها فردا رفته
قاعده
در کاربرد فعل وصفی در جمله، باید به چند چیز توجه کرد:
۱٫ نهاد جمله وصفی و صرفی یکی باشد؛ برای مثال:
دیروز به موزه رفته، به تماشای آثار باستانی پرداختم. (ص)
دیروز به موزه رفته، دانشآموزان دبیرستان آنجا آمده بودند. (غ)
-
بعد از فعل وصفی «واو» عطفی نمیآید؛
به خانه رفته، غذا خوردم. (ص)
به خانه رفته و غذا خوردم. (غ)
نکته
در جملههای عطفی باید به فعلهای دیگر جمله توجه شود؛ زیرا چه بسا جزء فعل کمکی از فعل اول به قرینه فعل دوم حذف شده باشد، در اینجا فعل از نظر شکلی به صورت وصفی است؛ ولی از نظر معنوی و دستوری همان فعل صرفی است و نباید با فعل وصفی اشتباه شود؛ مثلا:
– سالها پیش به دانشگاه رفته و درس خوانده بودم. (ص)
این جمله در اصل به صورت زیر بوده است:
سالها پیش به دانشگاه رفته بودم و درس خوانده بودم.
در این جمله، فعل «رفته» در جمله اول، فعل صرفی است نه وصفی؛ زیرا فعل کمکی «بودم» به قرینه «خوانده بودم» در جمله دوم، حذف شده است.
-
در جملهها و عبارتهای معطوف، شایسته است تا آنجا که میتوانیم از به کار بردن افعال وصفی اجتناب کنیم؛ زیرا تشخیص وجه وصفی از صرفی، به ویژه در افعال ماضی بعید و التزامی در صورتی که فعل به قرینه حذف شده باشد، تا حدی دشوار است.
-
در صورت لزوم به کارگیری فعل وصفی، باید در یک جمله بیش از یک یا دو فعل وصفی به کار نبریم؛ زیرا کثرت کاربرد افعل وصفی موجب التباس زمان و شخص میشود.
ناصر نیکوبخت، مبانی درستنویسی زبان فارسی معیار، صص ۶۷-۶۸