به دلیل بیتوجهی در به کاربردن صحیح کلمهها، برخی کاربردهای ناردست در نگارش متون فارسی رواج یافته است؛ برای اجتناب از تکرار این اشتباه، برخی از واژههای مذکور و معنایی که به غلط معادل آنها انگاشنه شده است، در ذیل ذکر میگردد و توصیه میشود که به جای آنها از همان واژههای داخل پرانتز استفاده شود:
ادبیات (منابع، آثار، کتابها، نوشتهها)، انتظار رفتن (احتمال داشتن، ممکن بودن)، با این وجود (با وجود این)، بر علیه (ضد، برضد، با)، به بهانه (به مناسبت)، به خاطر (به سبب، به علت، به دلیل)، بی تفاوت (بیتوجه، بی اعتنا)، توانستن (احتمال داشتن، ممکن بودن)، وسیله، بهوسیله، توسط، بهتوسط (با، از، در، براثر)، جهت (برای)، در پیرامون (درباره)، در رابطه با، در ارتباط با (درباره، درخصوص، در مورد)، شرایط (موقعیت، وضعیت، اوضاع)، فاکتور (عامل)، فوقالذکر (مذکور)، نرخ (درصد، میزان، سرعت پیشرفت)، میرود که … (نزدیک است که …).
نویسندگان و مترجمانٍ با دقت، از به کاربردن لغتهایی که معنی دقیق آنها را به یاد ندارند – قبل از مراجعه به فرهنگ لغت – خودداری میکنند؛ به همین منظور در اینجا نیز معنی صحیح چند کلمه پرکاربرد – که گاهی غلط به کار برده میشوند – یادآوری میشود:
چنانکه (همانطور که)، چنانچه (اگر)، انجام (پایان)، تفریط (کوتاهی کردن، سهل انگاری)، تفهم (فهمیدن)، تفاهم (تفهیم و تفهم، مقصود یکدیگر را فهمیدن)، حوزه (ناحیه، منطقه)، حوضه (منطقهای که رودخانهای آن را مشروب میکند، یا از آن میگذرد، یا مایعی در آن جمع میشود)، ذیل (دامنه، دنباله)، زیر (پایین)، مظنون (کسی که مورد بدگمانی است)، ظنین (در فارسی: بدگمان)، مزبور (نوشته شده).
دکتر غلامحسین غلامحسینزاده، راهنمای ویرایش، صص ۱۲۷-۱۲۸