چند مبنای دستورخط
تر، ترین | در صفتها، همیشه نیمجدا با قبل نوشته میشود؛ البته بهجز در بیشتر و کمتر و بهتر. |
می، نمی | در فعلها، همیشه نیمجدا با فعل پس از خود نوشته میشوند. |
ابن / بن | در میانۀ اسمها، همیشه از قبل و بعدش جدا نوشته میشود. اگر در آغاز اسم بود، نیمجدا نوشته میشود. |
ای (حرف ندا) | همیشه جدا از منادا نوشته میشود. |
اعراب | فقط برای پیشگیری از بدخوانی اعرابگذاری میشود. از ساکن بهندرت استفاده میشود. |
تنوین | درج تنوین در کلمات تنویندار، اجباری است. |
ـهٔ | فقط «ـهٔ» درست است و آن را همیشه باید درج کنیم.
|
فاصلهگذاری کلمات
۱. درون یک کلمه:
۱. ۱. فاصله: نباید
۱. ۲. نیمفاصله: در صورت نیاز، باید
۲. بـیـن دو کلـمه:
۲. ۱. یک فاصله: باید
۲. ۲. بیش از یک فاصله: نباید
۲. ۳. نیمفاصله: نباید
عددنویسی
۱. عدد و معدود ← جدا: یازده تومان، ۲۵ تومان، کوچهٔ ۲۲
نکته: «بار» و «تا» هم معدود محسوب میشود: اولین بار.
۲. هر تکواژهٔ ترکیبی ← نیمجدا: ۲۵تومنی، پنجاهتومنی، سیساله، هشتادنفری، صددروازه، هشتدری، ۳۲۰برگی
۳. هر عدد ترکیبی ← نیمجدا: دویستوسیوششمین نفر، ۴۳۵هزار نفر، ۵میلیارد و ۴۴۰میلیون و ۳۲هزار نفر
۴. کوتهنوشتها ← به عدد میچسبد: ص۲۳، ۱۴۹۷م، ۱۳۴۲ش، ش۶۶، ج۷، س۹
۵. در تاریخنویسی ← ماهها و فصلها به عدد میچسبد: ۱۳خرداد۱۳۸۹، ۱۲ذیقعده۱۳۶، تابستان۱۳۹۲
۶. عدد احتمالی ← نیمجدا و طبق قاعدهٔ عددنویسی، اگر واودار بود، با رقم و اگر بیواو بود، با حرف : دوسه نفر، ۱۲۰۰ – ۱۳۰۰ کیلومتر
۷. کسرها ← بهحرف و نیمجدا: دوسوم، سهچهارم
تذکر:
۱. «و» و «تا» بین دو رقم ← جدا: ص۴۵۶ و ۴۵۹، پنج تا شش نفر.
۲. اعشار: فقط /
به
۱. در فعل:
۱. ۱. بای زینت ← چسبیده: بروم، دست بکشم، بگفتم.
۱. ۲. عبارت فعلی ← جدا: به کار رفت، به دست آورد، به یغما برد، به چاپ رساند، به شمار میرود.
۲. در اسم:
۲. ۱. صفتساز ← چسبیده: بهوش (هوشیار)، بسزا، بحق (درست)، بجا (شایسته)، بهنجار، بسامان، بقاعده (قاعدهمند).
۲. ۲. قیدساز ← نیمجدا: بهآهستگی، بهتدریج، بهعمد، بهسختی، بهزحمت، بهخلافِ، بهشدت، بهجِدّ، بهکلی، بهندرت، بهضمیمهٔ، بهغایت.
۲. ۳. میانوند ← نیمجدا: سربهزیر، سربههوا، خونبهدل، دستبهدست، پشتبهپشت، لابهلا، جابهجا، روزبهروز، منزلبهمنزل.
۲. ۴. مصدر ← نیمجدا: بهکاربردن، بهدستآوردن، بهروزکردن، بهدورانداختن، بهفریادرسیدن.
۲. ۵. عبارتهای عربی ← چسبیده: بلاعوض، بلافصل، بلاشک، بعینه، بنفسه، بشخصه، بالعکس، بالقوه، بالفعل.
۲. ۶. متمم ← جدا: به اتاقم رفتم، به یک سال زندان محکوم شد، به شمیران خواهم آمد، به تو یادآوری کرد، به نام خدا.
۲. ۷. قسم ← جدا: به خدا قسم، به جان عزیزت، به سبیلم قسم، به قرآن.
۲. ۸. واژگان کهن ← چسبیده: بدین، بدان، بدو، بدیشان.
۳. در حرف اضافهٔ مرکب ← نیمجدا: بهسوی، بهجهت، بهنزد، بهسمت، بهطرف، بهواسطهٔ، بهغیر از، بهطور (کلی)، بهشیوهٔ، بهطرز، بهسبک.
نشانهها
۱. در نشانههای درنگ . ، ؛ : … ! ؟ قبل: بیفاصله؛ بعد: فاصلهٔ کامل.
۲. در نشانههای دربَرگیر «» () ﴿﴾ [] {} < > با درون: بیفاصله؛ با بیرون: فاصلهٔ کامل.
نکته: اگر نشانهٔ درنگ و دربرگیر کنار هم آمدند، قاعدهٔ دومی را اعمال میکنیم: ). .)
۳. در نشانههای ریاضی تنیده در متن فارسی + – = / ÷ × با قبل و بعد: یک فاصله.
قیدسازها
«در» و «بر» و «با» و «از» قیدساز و متممساز جدا نوشته میشود. «به» متممساز نیز جدا نوشته میشود.
فقط «به» قیدساز استثناست و با بعدش نیمجدا میشود.
منفیسازها در واژههای مرکب
نیمجدا با بعد: بی، نا، ضدّ (همیشه با تشدید)، غیر (مگر اینکه به حرف برسد: غیر از).
جدا از بعد: عدم، نبود، فقدان، فاقد، بدون.
مصدر
مصدر و شبهمصدر همیشه نیمجداست: ناکامشدن.
مگر اینکه در میانهاش واژهای دیگر بیاید: نگاه ناپسند انداختن.
یک واحد خواندنی
معمولاً عبارتهای با یک واحد خواندنی نیمجدا نوشته میشوند. البته بعضی عبارتهای با یک واحد خواندنی جداست: مجموعه کتب، سلسله جلسات، سری فیلمهای بتمن، بهترین شکل، دیگر افراد، خیلی خنک، اندک دقت، این نوع.
اجزای فعل
اجزای فعل همیشه جداست.
پیشوندها در فعلهای پیشوندی نیمجدا نوشته میشود. فعل پیشوندی فعلهایی هستند تشکیلشده از دو تکواژ که با این پیشوندها آغاز میشوند: در، بر، ور، فرا، فرو، فرود، باز، وا
همچنین «به» در عبارتهای فعلی جدا نوشته میشود.
حرف پسینی
حرف بعد از کلمه، همیشه جدا نوشته میشود: نسبت به، در مقایسه با، مبنی بر، مربوط به، با توجه به، بنا بر، بنا به.
صفت اشاره در ترکیبها
«این» و «آن» و «همان» و «همین» در میانهٔ ترکیبها باعث جداشدن نیمجداها میشوند: بهجهتِ ← به این جهت.
دیدگاهتان را بنویسید